واشکافی بحران آب
پرسش دیگر و برخاسته از پرسش پیشین این است که اگر بحران آب ایران را فرا گرفته، این بحران به چه علت و دلایلی به وجود آمده است و اکنون که وجود دارد راهکارهای مواجهه با آن یا به عبارتی راهکار مدیریت بحران کدام است؟
بحران آب
پاسخ پرسش اول این است که؛ بله متاسفانه بحران آب وجود دارد و از مرحله چالش گذشته است؛ چالش را با واقع بینی و نگاه راهبردی میتوان به فرصت تبدیل کرد اما بحران آب در کشور واقعا به مرحله تهدید رسیده و باید تهدید را محدود و سپس رفع کرد.
اما مفهوم بحران آب چیست؟ بحران آب بدین مفهوم است که نیازهای کاذب جامعه به آب، نامحدود و منابع آب محدود است و این محدودیت برای رفع نیازهای نامحدودِ کاذب، روز به روز محدودتر میشود. به عبارت دیگر نیازها و منابع همخوانی ندارند و فاصله حجمی بین منابع و مصارف آب روز به روز بیشتر میشود و جامعه قادر به تعادل بخشی بین این دو نیست.
ریشه و خاستگاه بحران آب
ریشه بحران آب کجاست؟ و چه علل یا دلایلی دارد؟ ریشه «رفتاری» مشکل این است که طی سه دهه اخیر منابع آب زیرزمینی به صورت بیرویه و نادرست استخراج شده و از سوی دیگر منابع آب سطحی نیز که یکی از تغذیه کنندههای اصلی منابع آب زیرزمینی است به صورت نادرست و بیرویه در مکان نامناسب مصرف شده است.
نشانه این کار، توسعه باغات کم محصول در ارتفاعات و روستاهای بالادست، تجاوز به حریم رودخانهها و عرصههای طبیعی، کاهش روانآبها برای آبیاری زمینهای حاصلخیز پایین دست و رویکرد انبوه خرده مالکان به حفر چاهک و از سوی دیگر کاهش فزاینده منابع آب زیرزمینی و روی آوردن مردم به حفر چاههای غیرمجاز است. و نشانههای دیگر اینکه؛ در سالهای اخیر تا 15 درصد منابع آب تجدیدپذیر کشور کاهش یافته است و در حالی که در سایر کشورها 40 درصد این منابع مصرف می شود در ایران حدود 70 درصد این منابع مصرف می شود. در شرایط کنونی 110 میلیارد متر مکعب اضافه برداشت از منابع استراتژیک آب زیرزمینی برداشت میشود. برهمین اساس در سال گذشته 12 کلانشهر در کشور با مشکل کم آبی مواجه بودند و این رقم در سال جاری به 14 کلانشهر افزایش مییابد.
اما آیا مشکل و دلایل بحران آب به همین جا و به ریشه رفتاری محدود میشود؟ باید عرض شود که خیر. متاسفانه فراتر از مقوله بحران آب و نشانههای رفتاری آن، ما با دو بحران بزرگتر دیگر به نام «بحران مدیریت آب» و «بحران مدیریت نگرشها» مواجه هستیم که ریشه «شناختی» دارد.
بحران مدیریت آب
«بحران مدیریت آب» بدین مفهوم است که بین آرمانها و اهداف و همچنین واقعیات و شرایط حاکم بر آب کشور حلقه اتصالی وجود ندارد. واقعیت این است که آرمانها، اهداف و چشماندازهای ملی در بخش آب کشور تعریف شده و به صورت روشن وجود دارند و از سوی دیگر واقعیتها و شرایط منابع آب کشور نیز کاملا آشکار است، اما فاصله بین اهداف و واقعیتها که باید با برنامههای عملیاتی اثربخش و استراتژیهای کارساز پر شود، پر نشده است. نمونه عملی آن، اجرای ناموفق طرح تعادل بخشی منابع آب طی دو برنامه اخیر توسعه است که در سال آخر برنامه پنجم و کل برنامه ششم توسعه جای خود را به طرح احیای منابع آب داده است.
بحران مدیریت نگرشها
«بحران مدیریت نگرشها» به نوعی اساس و ریشه کلیدی دو بحران پیش گفته یعنی «بحران آب» و «بحران مدیریت آب» است. نگرشهای مدیران و بهرهبرداران منابع آب، اساس و بنیان ادراک مدیران و بهرهبرداران از آرمانها و اهداف و شرایط و واقعیات است.
نگرشهای عرضه و تقاضا اگر درست و واقعبینانه باشد، ادراک درست شکل میگیرد؛ در این شرایط مدیران و بهرهبرداران میتوانند به خوبی همدیگر را درک کنند و با برنامههای راهبردی و عملیاتی برخاسته از واقعیتهای جامعه و منطبق با آرمانها و اهداف در راستای یک آرمان و هدف که همانا استفاده صحیح و هدفمند از منابع برای تحقق تعالی و شکوفایی جامعه است گام بردارند. با آرزوی آن روز.
یادداشت از بابک بهادری
سخنگوی شرکت آب منطقهای خراسان شمالی
و مشاور مدیر عامل در امور افکار عمومی و سرمایههای اجتماعی